تاریخ واقعی، پیش از تاریخ، و اسطوره‌شناسی تغییرات آب و هوایی انسانی (قسمت 4)

گره منبع: 1878028

این مقاله بخشی از یک مجموعه کوتاه است. قسمت 1 را می توانید اینجا پیدا کنید, قسمت 2 اینجاو قسمت 3 اینجا.

چرا مردم نمی خواستند کشاورزی کنند (ادامه)

علاوه بر معایب مورد بحث در پایان قسمت 3، داشتن یک دهکده کشاورزی یا یک شهر کوچک به این معنی است که باید از آن در برابر غارتگران و مردم شهرهای دیگر دفاع کنید. اگر خشکسالی رخ دهد یا بازی دور شود، شکارچیان-گردآورنده می توانند همین کار را انجام دهند: ادامه دهند. اگر کشاورز هستید و نهرها خشک می شوند، اساساً محکوم به مرگ هستید، مگر اینکه بتوانید به شکار یا چیزی برای زنده ماندن بپردازید تا زمانی که محصولات جدید رشد کنند.

شما را نمی‌دانم، اما تجارت یک زندگی نسبتاً بهداشتی با غذای فراوان، اوقات فراغت زیاد و ایمنی نسبی برای کار مداوم، آفات، بیماری‌ها و جنگ، معامله خوبی نیست. در قرن نوزدهم، آمریکایی‌های بومی ساکن در جنوب غربی ایالات متحده با این انتخاب مواجه شدند و اغلب تا سر حد مرگ جنگیدند تا کوچ نشین و آزاد بمانند. آنها به معنای واقعی کلمه مجبور بودند در جنگ شکست بخورد و در زندان ها نگهداری شود قبل از اینکه زندگی در ساختمان های سبک اروپایی را تحمل کنند. بوشمن ها در آفریقا از "متمدن" امتناع می ورزند. حتی افرادی در نیوزلند هستند که کشاورزی را کنار گذاشته و به شکار و جمع آوری بازگشته اند.

به همه این دلایل، مردم قبل از حدود 10,000 سال پیش نمی خواستند کشاورزی کنند. شکار فراوان و غذای وحشی نه تنها به اندازه کافی خوب بود، بلکه یک انتخاب برتر هم قبل از توسعه کشاورزی و هم اغلب پس از آن بود.

بنابراین ... با همه این مشکلات، چرا مردم کشاورزی را شروع کردند؟

In قسمت 2من یک افسانه بسیار رایج در جوامع سراسر جهان را مورد بحث قرار دادم: مردمی که اژدهاها را در کوه می‌کشند تا انبارهای جانوران را آب کنند و به خشکسالی در مناطق پست پایان دهند. به نظر می رسد که این افسانه حقیقتی مبهم پشت خود دارد.

در حالی که امروزه هیچ مدرک خوبی از اژدها وجود ندارد، ما می دانیم که بسیاری از جانوران بزرگ در سراسر جهان وجود داشت که مردم آنها را از بین بردند. در واقع، این حیوانات مدت کوتاهی پس از رسیدن انسان به مکان خاصی از فسیل ها ناپدید می شوند. ماموت های پشمالو، گرگ های وحشتناک، تنبل های غول پیکر، آرمادیل های غول پیکر، کانگوروهای عظیم الجثه، الک ایرلندی، کرگدن های پشمالو (ممکن است داستان های تکشاخ از اینجا آمده باشد) و بسیاری از گونه های دیگر در سراسر جهان توسط انسان ها به سمت انقراض سوق داده شدند که در هر یک از آنها گسترش یافتند. این مناطق

بازی‌های کوچکی مانند خرگوش و گوزن سریع‌تر تولید مثل می‌کنند و شکار آن‌ها برای انسان‌ها آسان نیست، بنابراین آنها زنده ماندند. از سوی دیگر، این بازی بزرگ تا انقراض شکار شد. این اولین فاجعه زیست محیطی ناشی از انسان باعث شد شیوه زندگی شکارچی-گردآورنده ناپایدار باشد و مردم مجبور شدند منابع غذایی دیگری مانند کشاورزی پیدا کنند.

در حالی که هیچ اژدهایی به معنای واقعی کلمه کشته نشدند (که ما از آنها می دانیم)، بسیاری از موجودات بزرگ و وحشی دیگر کشته شدند، و معلوم شد که کشتن این موجودات و در آغوش کشیدن کشاورزی در واقع آب را از مکان هایی که طبیعت آن را در کوهستان احتکار کرده بود، آزاد کرد. اما با هزینه

اثرات آب و هوایی کشاورزی

امروزه به خوبی شناخته شده است که کشاورزی تأثیرات عظیمی بر تغییرات آب و هوای امروزی دارد. افرادی مثل من که Big Mac و Whoppers را دوست دارند چیزی را که ما می بینیم دوست ندارند، اما انکار داده ها احمقانه است. خوشبختانه عادت هوپر من هنوز هم می تواند توسط Whopper غیر ممکن تغذیه شود.

اما این نیز احمقانه است که انکار کنیم که کشاورزی قبل از انقلاب صنعتی و هزاران سال پیش است. پس آیا منطقی نیست که مشارکت انسان های پیش از صنعت و حتی پیش از تاریخ در تغییرات آب و هوایی را تحلیل کنیم؟ به هر حال، اولین فاجعه اکولوژیکی انسانی ما بیش از 10,000 سال پیش رخ داد، بنابراین بحث "وحشی نجیب" بی‌تفاوت و زودتر از بین می‌رود. اما، این مشارکت های اولیه انسان تا چه اندازه تأثیر می گذارد؟ اصلاً چگونه می توانم آن را بفهمم؟

خوشبختانه، دانشمندان آب و هوا که من در توییتر با آنها آشنا می شوم، افراد باحالی هستند، و مایکل مان وقتی از او پرسیدم بهترین دانشمندانی که این سؤال را مطالعه کرده اند، چه کسانی بودند، به من در مسیر درست اشاره کرد. فقط برای اینکه به خانه برود که چقدر جالب است - با وجود تمام کارهایی که او انجام می دهد، او برای ما وقت داشت. دانشمندان قطعا افراد باحالی هستند.

کتابی که برای فهمیدن این موضوع در نهایت خواندم این بود گاوآهن، طاعون، و نفت: چگونه انسان ها کنترل آب و هوا را در دست گرفتند توسط ویلیام F. رودیمن، استاد بازنشسته در دانشگاه ویرجینیا. رودیمن در این کتاب به بررسی انواع شواهد علمی از جمله داده های هسته های یخی، رسوبات اقیانوس ها و اطلاعات نجومی می پردازد. سپس، او این را با شواهدی از فعالیت‌های انسانی مقایسه می‌کند تا ببیند ما در 10,000 سال گذشته چقدر تأثیر داشته‌ایم.

آنچه او پیدا کرد نه تنها ایده‌های ما را در مورد تغییرات آب و هوایی پسا صنعتی به چالش می‌کشد، بلکه تأثیر گونه‌های ما بر آب و هوا را بسیار بزرگ‌تر می‌کند. بر اساس تخمین‌های او، انسان‌ها از 2 سال پیش شروع به تولید سطوح تغییر اقلیم CO8,000 و سطوح متان تغییر اقلیم از 5,000 سال پیش کردند. کشاورزی برنج، جنگل زدایی گسترده، و سپس سایر اشکال کشاورزی، همگی به تجمع گازهای گلخانه ای در جو کمک کردند.

آنچه در کتاب او بحث برانگیزتر است این بحث است که این گازهای گلخانه ای و جنگل زدایی از انحراف سیاره به سمت یک دوره یخبندان دیگر جلوگیری می کند. این بدان معناست که دمای جهانی و سطح گازهای گلخانه‌ای قبل از صنعتی شدن به طور غیر طبیعی بالا بوده است. دانشمندان دیگر با تخمین‌های او مخالفت می‌کنند و می‌گویند که دوره بین یخبندان کنونی طبیعتاً بسیار بیشتر از آنچه او فکر می‌کند طول می‌کشد، اما او در کتابش به آن استدلال می‌کند و استدلالی قوی برای آن ارائه می‌کند. به نظر می رسد مطالعات جدیدتر نیز شواهد محکمی ارائه می دهند برای فرضیه رودیمن، بنابراین به طور فزاینده ای به عنوان یک نظریه خوب برای تغییرات آب و هوایی باستانی به نظر می رسد.

کل این بحث، اینکه انسان‌ها آب و هوا را بسیار بیشتر از آنچه ما فکر می‌کردیم، تغییر داده و آن را گرم کرده‌اند، اکنون به عنوان «فرضیه اولیه آنتروپوسن» شناخته می‌شود.

همه‌گیری‌های باستانی شواهد بیشتری از این موضوع ارائه می‌کنند

اگر به گذشته نگاه کنید در پایان قسمت 3، به یاد دارید که خانه های دائمی انسان ها به طور کلی بهترین چیز برای سلامتی ما نبود تا زمانی که متوجه نشدیم چگونه آنها را از آفات و بیماری ها پاک کنیم، و حتی در قرن های هجدهم و نوزدهم، تا حد زیادی هنوز آنجا نبودیم.

ثابت شد که این یک نقطه ضعف بسیار بزرگتر از آن چیزی است که پیشگامان کشاورزی ماقبل تاریخ می توانستند پیش بینی کنند. نه تنها افراد عادی از خانه‌ها و شهرهای بدشان بیمار می‌شوند، بلکه کل شهرها و شهرها نیز توسط چیزهایی مانند طاعون بوبونیک که به جوندگان وارد شده است، از بین رفته‌اند. وقتی اروپایی‌ها با بومیان آمریکا که هنوز در پناهگاه‌های موقت زندگی می‌کردند، تماس گرفتند، تمام جهنم از بین رفت و تا 90 درصد از جمعیت قاره آمریکا مردند.

به نظر می رسد که وقتی این تلفات بزرگ جمعیت اتفاق می افتد، کل مناطق جنگلی می شوند در حالی که فعالیت های انسانی تولید گازهای گلخانه ای ضربه بزرگی می خورد. این منجر به دوره‌هایی شد که زمین فرصتی برای خنک شدن داشت و منجر به تغییرات آب و هوایی چشمگیر مانند عصر یخبندان کوچک شد.

در قسمت 5، من قصد دارم همه اینها را با هم گره بزنم، و نشان دهید که چگونه افسانه و واقعیت در کنار هم قرار می گیرند تا بهترین دیدگاه را در مورد تغییرات آب و هوایی درازمدت انسانی که امروزه می توانیم بدست آوریم به ما ارائه دهند.

تصویر ویژه توسط کتابخانه عمومی علوم، مجوز CC-BY 2.5.

 

از اصالت CleanTechnica قدردانی می کنید؟ در نظر گرفتن یک عضو، پشتیبان، تکنسین یا سفیر CleanTechnica - یا یک حامی در Patreon.

 

 


تبلیغات


 


نکته ای برای CleanTechnica دارید ، می خواهید تبلیغ کنید یا می خواهید برای پادکست CleanTech Talk ما مهمان پیشنهاد دهید؟ با ما تماس بگیرید اینجا.

منبع: https://cleantechnica.com/2021/10/16/the-real-history-prehistory-mythology-of-anthropogenic-climate-change-part-4/

تمبر زمان:

بیشتر از CleanTechnica