بانکداری باز اخیراً در سرفصلهای فینتک قرار گرفته است، و بار دیگر به عنوان چیزی که با برخی از غولهای صنعت که حتی این ابتکار را شکست خوردهاند، کاملاً کارساز نبوده، مورد انتقاد قرار گرفته است. آن بودن از استارلینگ به نمایندگان کمیته خزانه داری گفت: «بانکداری باز درسی است از تلاش ما برای انجام کاری وقتی که در نیمه راه پروژه متوجه شدیم که کار نمی کند».
این پیشنهاد که پروژه بانکداری باز در بریتانیا شکست خورده است کاملاً درست نیست. اما آیا آنطور که صنعت پیش بینی کرده بود موفق عمل کرده است؟ خیر. در Tribe ما تحقیقاتی انجام دادیم که نشان داد بانکداری باز توسط رهبران فینتک بهعنوان مهمترین ابتکار خدمات مالی امروزی در نظر گرفته میشود، اما نرخ پذیرش آنطور که پیشبینی میشد قوی نبوده است.
پس چرا برخی آن را یک شکست می دانند؟
یکی از دلایل اصلی این امر پیچیدگی عملیاتی و هزینه های بالای توسعه APIهای بانکداری باز است که مانعی برای ورود بسیاری از ارائه دهندگان خدمات بوده است. به همین دلیل، بانکها و فینتکهایی که منابع محدودی دارند، در پذیرش بانکداری باز کند بودهاند. متأسفانه، بانکداری باز نیز آسیب دیده است زیرا تمرکز بسیاری از کسب و کارها بر اجرای تعهدات مربوط به رعایت تعهدات بوده است، نه اینکه فراتر از آن به فرصت ها نگاه کنند.
This created barriers to deliver utility and drive adoption, and meant the core aim of Open Banking – to boost competition and innovation in the market – hasn’t been fully met.
علیرغم موانع، بانکداری باز را نمی توان به این راحتی به عنوان یک شکست توصیف کرد و در برخی جنبه ها به خوبی عمل کرده است. به لطف ارائه دهندگان فناوری در وسط، اکنون زیرساخت هایی ایجاد شده است که به بانک ها و فین تک ها اجازه می دهد تا از قدرت بانکداری باز بدون نیاز به سرمایه گذاری در API های خود استفاده کنند. به این ترتیب آنها می توانند خدماتی را ایجاد و ارائه کنند که به مشتریان ارزش افزوده می دهد و باعث پذیرش بیشتر بانکداری باز می شود. این بدان معناست که دسترسی بهتری به محصولات و خدمات جدید وجود دارد، امکان ارائه شخصیسازی بیشتر به مشتری و بینشهای جدید برای کمک به مردم و کسبوکارها برای مدیریت بهتر پولشان وجود دارد.
باید به خود یادآوری کنیم که بانکداری باز فراتر از پیوند دادن حساب ها و امکان مدیریت بهتر مالی شخصی است. بانکداری باز میتواند هزینهها را برای بازرگانان کاهش دهد، بخشهای جدید مشتریان را باز کند، روابط با این مشتریان را تقویت کند و درآمد را افزایش دهد، در زمانی که هر سه برای بقا حیاتی هستند.
در مورد آینده، Open Finance قرار است دنبالهای باشد و از نظر دامنه و تأثیر از Open Banking پیشی بگیرد. با Open Finance، نوآوران خدمات مالی راهحلهای بهتر و رقابتیتری را با دسترسی به دادههایی که زمانی در سیلوهای فعلی نگهداری میشد، توسعه خواهند داد. این بدان معناست که مصرفکنندگان و کسبوکارهای کوچک کنترل بیشتری بر دادههای مالی خود خواهند داشت و در ازای آن خدمات قدرتمندتر و مقرونبهصرفهتری دریافت خواهند کرد.
با این حال، برای اینکه Open Finance کار کند باید به عنوان فرصتی برای یک شبکه تبادل داده چند جهته با مجوز واقعی مشتری پذیرفته شود، نه اینکه به عنوان یک تمرین انطباق که فقط به نفع برخی از شرکت ها است، کنار گذاشته شود.
اکنون زمان آن است که مطمئن شویم از چالشهای بانکداری باز درس میگیریم و اطمینان حاصل میکنیم که Open Finance موفقیتی است که صنعت به آن نیاز دارد.