حداقل مالیات شرکتی جهانی، ریاکاری G-7 را برملا می کند

گره منبع: 1857598

اقتصاددانان مکتب اتریشی مدتهاست که این را ثابت کرده اند انحصارها فقط در نتیجه مداخله دولت شکل می گیرند، و "انحصارات طبیعی" عملا دارند هرگز در واقع وجود نداشته است. با این وجود، «کارشناسان» سیاسی و دانشگاهی به طور مداوم به ما می گویند که اقتصادهای غیرقانونی ناگزیر باعث ایجاد انحصارات، تراست های تجاری و کارتل ها می شوند، که به ما اطمینان می دهند که همگی پیامدهای فاجعه باری برای مردم عادی دارند. بنابراین، به ما گفته می‌شود که دولت‌ها برای جلوگیری از توسعه انحصارها یا تجزیه آن‌ها، اقدام قهرآمیز را توجیه می‌کنند.

در این بحث، مداخله‌گران خود را مخالف نیروهای ضدرقابتی شرکت‌های بزرگی می‌دانند که کنترل بیش از حد بر زندگی مردم عادی دارند. پس قابل توجه است که همین مداخله جویان از انواع مشابه از شیوه های ضدرقابتی و افزایش کنترل بر زندگی مردم که به جای آن توسط دولت ها به کار گرفته می شوند، حمایت می کنند.

به همین منظور رهبران کشورهای G-7 اخیرا گرد هم آمده اند تا حداقل مالیات شرکتی جهانی را پیشنهاد کنند که به دولت های ملی اجازه می دهد تا نوعی از قدرت انحصاری خود را بر مالیات بر تجارت در داخل مرزهای خود اعمال کنند. یکی از عناصر اصلی این پیشنهاد، در صورت تحقق، این الزام است که هر کشور حداقل نرخ مالیات شرکتی را حداقل 15 درصد اعمال کند. این هدف روشن این بخش از پیشنهاد حذف به اصطلاح رقابت در مالیات بر شرکت‌ها است، که تعبیری است برای امید کشورهایی با مالیات بالا برای محافظت از خود در برابر رقابت کشورهایی با نرخ‌های مالیات پایین که به دنبال جذب کسب‌وکار از خود هستند.

برای اینکه این پیشنهاد اثر مورد نظر خود را داشته باشد، چندین کشور خارج از G-7 باید داوطلبانه نرخ مالیات شرکت خود را افزایش دهند. برای مثال ایرلند، مالیات شرکت ها را 12.5 درصد تعیین می کند و بخش قابل توجهی از پایه مالیاتی آن به طور خاص در آنجا قرار دارد زیرا بهشت ​​مالیاتی مقایسه ای است. بنابراین به نظر می‌رسد که سایر بخش‌های این پیشنهاد برای ترغیب کشورهایی مانند ایرلند که مالیات پایینی دارند، که به احتمال زیاد تمایلی به افزایش نرخ‌های مالیاتی خود ندارند و جذابیت اصلی شرکت‌های چندملیتی مستقر در آنجا را از دست می‌دهند، به مشارکت می‌رود. به عنوان مثال، پیشنهاد نیز پرداخت مالیات شرکت ها را تغییر دهید تا اطمینان حاصل شود که بزرگترین شرکت های جهان برخی از مالیات ها را به کشورهایی که در آن تجارت می کنند پرداخت می کنند.، به جای جایی که از نظر فیزیکی در آن قرار دارند. به نظر می رسد که این مقررات برای جبران ضرر و زیان کشورهایی که مالیات پایینی دارند، در صورت پذیرش پیشنهاد G-7 متحمل خواهند شد.

به طور خلاصه، کشورهای ثروتمند می‌دانند که فقط می‌توانند قبل از اینکه کسب‌وکارها سودآوری برای رفتن به حوزه‌های قضایی رقابتی با نرخ‌های مالیاتی پایین‌تر پیدا کنند، می‌توانند مالیات‌های بسیار زیادی بر کسب‌وکارها بدهند، و رهبران G-7 اکنون آشکارا به دنبال تبانی با کشورهای دیگر هستند تا به آن پایان دهند. رقابت. تمایز چندان معنی‌داری بین این و اعمال ادعایی ضدرقابتی کسب‌وکارهای خصوصی - که با "رشدهای" وعده داده شده به مشارکت‌کنندگان همکار کامل می‌شود - وجود دارد که همان دولت‌ها دائماً آنها را بدنام می‌کنند.

دولت ها همچنان با انحصارات خصوصی مخالفند

با وجود این استقبال آشکار از رویه‌های انحصاری، دولت فدرال همچنان به دنبال پاکسازی انحصارات خصوصی در هر مرحله است. در جدیدترین گزارش، کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا اخیرا تصویب شد یک سری لوایح ضد تراست که چندین توصیه ارائه شده توسط کمیته فرعی ضد انحصار قوه قضاییه در گزارشی تحت عنوان بررسی رقابت در بازارهای دیجیتال، پس از یک سال تحقیق در اکتبر 2020 منتشر شد. جای تعجب نیست که کمیته فرعی مداخله بیشتر دولت در رویه های تجاری پلتفرم های دیجیتال را توصیه کرد، از جمله تصویب اقداماتی که «بعضی پلتفرم های غالب» را از فعالیت در خطوط مجاور کسب و کار منع می کند و ادغام ها و تملک های آتی توسط آن پلتفرم ها را ممنوع می کند، مگر اینکه آنها بتوانند به تنظیم کننده ها ثابت کنند که ادغام یا تملک ضدرقابتی نخواهد بود.

ما ممکن است با شرکت های بزرگ فناوری در درگیری های آنها با دولت همدل نباشیم. اکنون است به خوبی مستند شده است که آن شرکت ها در وهله اول عمدتاً از طریق تبانی با دولت تسلط خود را به دست آوردند. با این حال، گزارش کمیته فرعی در مورد این موضوع، بینش مستقیمی را در مورد آنچه که دولت‌ها در مورد این نوع شیوه‌ها در زمانی که توسط کسب‌وکارهایی مانند گوگل، اپل، آمازون و فیس‌بوک به کار می‌روند، مورد اعتراض قرار می‌دهند، ارائه می‌دهد.

برای مثال، این کمیته فرعی با استناد به نگرانی ناشران اخبار در مورد «عدم تقارن قابل توجه و فزاینده قدرت» بین پلتفرم‌های مسلط و خودشان، دریافت که «تسلط برخی پلت‌فرم‌های آنلاین به کاهش منابع قابل اعتماد اخبار کمک کرده است». آنها همچنین نگرانی‌هایی را در مورد تسلط پلت‌فرم‌های دیجیتال بزرگ که نوآوری و کارآفرینی را تضعیف می‌کنند، گزارش می‌کنند و به وجود «منطقه کشتار» نوآوری اشاره می‌کنند، زیرا برخی از سرمایه‌گذاران خطرپذیر می‌گویند که تمایلی به سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌هایی ندارند که با پلتفرم‌های غالب رقابت می‌کنند. این کمیته فرعی همچنین دریافت که توانایی پلتفرم‌های مسلط برای نفوذ یا نقض حریم خصوصی مشتریان خود، «شاخص قدرت بازار آنلاین» است.

در حالی که انتقادات زیادی در مورد چگونگی توصیف هر یک از این نگرانی‌ها توسط کمیته فرعی وجود دارد، اما آنچه که دولت ادعا می‌کند در مورد اقدامات انحصاری بسیار نگران‌کننده است، حداقل در مورد پلتفرم‌های دیجیتال: به گفته آنها، شرکت‌های بزرگ دسترسی مردم به اطلاعات را محدود می‌کنند، مانع نوآوری می‌شوند. ، و حریم خصوصی را تهدید می کند.

انحصارات دولتی بهتر از انحصارات خصوصی نیستند

اما اگر دولت ایالات متحده واقعاً معتقد باشد که نزدیک تسلط این شرکت های فناوری خطری برای شهروندانش است، چگونه می تواند خود را باور کند جمع سلطه در صلاحیت خود کافی نیست?

تفاوت بین پیشنهاد ضدرقابتی G-7 و رفتار ضدرقابتی ادعایی پلتفرم‌های دیجیتالی بزرگ فقط در سطحی عمیق است. در هر دو مورد، هدف نهایی ایجاد شرایطی است که در آن «تامین‌کنندگان» بتوانند «قیمت» بالاتری را برای «محصولات و خدمات» خود نسبت به بازار آزاد تعیین کنند. پیشنهاد G-7 هر کشوری را از دریافت «قیمت» کمتر (یعنی نرخ مالیات) برای «محصولات» خود (یعنی اجازه انجام تجارت در حوزه قضایی خود) منع می‌کند.

لودویگ فون میزس در اثر خود در سال 1944 نوشت: دولت قادر مطلق، که:

تقریباً تمام انحصارهایی که توسط افکار عمومی مورد حمله قرار می گیرند و دولت ها وانمود می کنند علیه آنها مبارزه می کنند، ساخته شده از سوی دولت هستند. آنها انحصارات ملی هستند که در پناه حقوق ورودی ایجاد شده اند. آنها با رژیم تجارت آزاد فرو خواهند پاشید.

برخورد رایج با مسئله انحصار کاملاً دروغین و ناصادقانه است. برای توصیف آن نمی توان از بیان ملایم تری استفاده کرد. هدف دولت این است که قیمت داخلی کالاهای مورد نظر را بالاتر از سطح بازار جهانی افزایش دهد تا در کوتاه‌مدت از عملکرد سیاست‌های کارآمد خود محافظت کند. اگر سیاست‌های دولت‌های خود در افزایش هزینه‌های تولید داخلی نبود، کارخانه‌های بسیار توسعه‌یافته بریتانیای کبیر، ایالات متحده و آلمان در برابر رقابت خارجی نیازی به حمایت نداشتند. (ص 71)

همان نیروهایی که از شکل‌گیری انحصارات طبیعی در دنیای تجارت جلوگیری می‌کنند، در مورد تلاش‌های دولت برای اعمال قدرت مالیاتی نامحدود در عرصه بین‌المللی نیز اعمال می‌شوند. دولت های کشورهای ثروتمند مایلند قیمت کالاهای خود را - نرخ مالیاتی که می توانند برای "امتیاز" انجام تجارت در مرزهای خود دریافت کنند - بالاتر از "سطح بازار جهانی" افزایش دهند، اما بر کسی پوشیده نیست که مالیات های بالا باعث می شود ثروتمندان و کسب و کار برای اجتناب از آن مالیات توسط فرار به حوزه های قضایی با مالیات کمتر. همانطور که صنایع حمایت شده به دنبال پناهگاهی برای تعرفه‌های وارداتی تحمیلی توسط دولت بودند، کشورهای ثروتمند نیز در تلاش هستند تا به دنبال پناهگاه توافق‌های بین‌المللی باشند تا عملاً همان کار را انجام دهند.

مداخله جویان احتمالاً پاسخ خواهند داد که آنها باید این قدرت انحصاری را دقیقاً به این دلیل اعمال می کنند که آنها و به تنهایی می توانند از آسیب های انحصارات تجاری جلوگیری کنند. اما تمام نگرانی هایی که در گزارش کمیته فرعی در مورد مشاغل خصوصی بیان شده است، به همان اندازه، اگر نه بیشتر، در مورد اقدامات دولت ها قابل استفاده است.

اینکه دولت دشمن نوآوری است نیاز به توضیح کمی برای هر خواننده معمولی mises.org دارد. همان مالیات شرکتی که آنها به دنبال جهانی کردن آن هستند، مانعی برای نوآورانی است که منابع لازم برای سازماندهی دارایی های شرکتی خود را به روش های دارای مزیت مالیاتی ندارند. که شرکت هایی مانند آمازون بدنام انجام داده اند.

در مورد سرکوب عقاید و گفتار، یک تجارت، حتی یک غول رسانه دیجیتال، چه کاری می تواند انجام دهد که دولت ها نمی توانند انجام دهند؟ نمونه‌هایی از سرکوب گفتار توسط دولت به راحتی قابل دستیابی است، اما برای اهداف کنونی، باید پرسید که آیا قرار دادن این پلتفرم‌ها در معرض کنترل‌های دولتی سلطه‌جویانه‌تر می‌تواند آنها را وادار کند که با خواسته‌های دولت برای سرکوب نظراتی که آن‌ها را ضدعلم و ضد دموکراسی می‌دانند، سازگارتر شوند. یا تهدید کننده اهداف آن است.

و ما باید همین سوال را در مورد حریم خصوصی بپرسیم. در سال 2019، فیس بوک گزارش داد تنها از دولت ایالات متحده 50,741 درخواست برای داده های کاربر دریافت کرده بود88 درصد که فیس بوک می گوید از آن پیروی کرده است. زمانی که شرکت‌هایی مانند این‌ها خود را به طور فزاینده‌ای تحت کنترل دولت می‌بینند، انتظار اینکه حمایت از حریم خصوصی قوی‌تر شود، بسیار خوش‌بینانه به نظر می‌رسد.

نتیجه

پیشنهاد G-7 از این جهت قابل توجه است که رهبران قدرتمندترین کشورهای جهان، در حالی که مشاغل تجاری را به سوء استفاده از قدرت انحصاری متهم می کنند، اکنون به دنبال گسترش استفاده خود از قدرت انحصاری علیه همان مشاغل در سطح بین المللی هستند. اما نگران‌کننده‌تر، چشم‌انداز گسترش این روند فراتر از مالیات شرکت‌ها و مستقیماً به زندگی افراد است. اگر دولت‌های جهان بتوانند با موفقیت مالیات شرکت‌ها را در انحصار خود درآورند، چه آزادی‌های فردی دیگری ممکن است مایل به اعمال کنترل مشابه باشند؟

منبع: https://mises.org/wire/global-minimum-corporate-tax-exposes-g-7s-hypocrisy

تمبر زمان:

بیشتر از اخبار GoldSilver.com