ردیابی اصل و نسب خودروهای برقی امروزی

گره منبع: 1194766

چرا این را می نویسم

اصل و نسب، شجره نامه، شجره نامه، "ریشه یابی" - هر چه می خواهید اسمش را بگذارید، این روزها یک سرگرمی بزرگ است و برای دیگران بیش از یک سرگرمی است. شرکت ها از 50 تا 200 دلار هزینه می گیرند تا نمونه ای از DNA شما را آزمایش کنند و به شما بگویند اجداد شما از کجا آمده اند. وب‌سایت‌هایی با هزینه‌های عضویت نسبتاً زیاد به افراد اجازه می‌دهند تا اقوام خود را اضافه کنند و سپس آن دانش را با سوابق عمومی قدیمی، تحقیقات افراد دیگر و هر چیز دیگری که به دستشان می‌رسد ترکیب کنند.

با کار کافی، کاربران این سرویس ها می توانند به اطلاعات زیادی دست پیدا کنند. می توانید دریابید که چقدر با افراد مشهور و شخصیت های تاریخی مرتبط هستید. شما می توانید اصل و نسب آنها را به صدها سال، شاید هزاران سال قبل بازیابی کنید. مؤمنان تحت اللفظی کتاب مقدس حتی به من گفته اند که اصل و نسب خود را به آدم و حوا ردیابی کرده اند. برای مورمون ها، شجره نامه از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا آنها می خواهند اجداد خود را شناسایی کنند و به آنها فرصتی بدهند تا در زندگی بعدی به بهترین بهشت ​​ممکن برسند.

مردم حتی نمونه‌هایی از DNA حیوانات خانگی خود را برای آزمایش می‌فرستند، متوجه می‌شوند که سگ‌هایشان چه نژادی هستند، مطمئن می‌شوند که حیوانات پرورش‌دهنده ارتباط نزدیکی با هم ندارند و حتی سعی می‌کنند بیماری‌ها را در مراحل اولیه زندگی خود برای درمان پیشگیرانه شناسایی کنند.

حتی ردیابی اموال غیر زنده ما نیز جالب است. برای مثال از بررسی مالکیت گذشته خانه و زمینی که در آن قرار دارد لذت بردم. بدیهی است که این زمین زمانی قلمرو بومیان آمریکا بود، اما اولین مالکان از نظر اروپایی دریافت کنندگان کمک مالی مکزیکی بودند که متعاقباً توسط توسعه دهندگان زمین ربوده شده بود تا به مهاجران آمریکایی بفروشند. یکی از مشتریان فورد پیشنهاد داد که اگر شرکت بتواند عکس های خودروی او را در خط مونتاژ به او بدهد، به یک موسسه خیریه کمک مالی کند، و اکنون شرکت این کار را برای سایر مالکان انجام می دهد.

از آنجایی که به نظر می رسد مردم از ردیابی ریشه ها و دیدن اینکه چیزها از کجا می آیند لذت می برند، به این نتیجه رسیدم که خوانندگان احتمالاً از یک سری مقالات کوتاه که شجره نامه خودروهای الکتریکی خود را ردیابی می کنند لذت خواهند برد. چه شما یک تسلا جدید داشته باشید یا هر نوع دیگر از خودروهای برقی پس از سال 1995، یک اصل و نسب مشترک اکثر خودروهای الکتریکی وجود دارد، همراه با چند داستان جانبی جالب در طول مسیر.

در این مقاله‌ها، من قصد دارم خودروهای برقی امروزی را به ریشه‌هایشان ردیابی کنم و بررسی کنم که هر مرحله چگونه بر آنچه پس از آن اتفاق افتاد تأثیر گذاشت.

ما به کدام "DNA" نگاه می کنیم؟

قبل از اینکه بتوانم اصل و نسب خودروی الکتریکی شما را ردیابی کنم، ابتدا باید مشخص کنم که قرار است چه DNA را تجزیه و تحلیل کنم.

راه‌های زیادی برای نگاه کردن به ماشین وجود دارد و هر یک از این راه‌های مختلف به اجداد مختلفی منجر می‌شوند. برای مثال، اگر بخواهید روی طراحی بیرونی تمرکز کنید، پیشینیان تسلا مدل S، 3، X و Y شامل خودروهایی مانند خودروی مفهومی مزدا کابورا یا Saturn Sky می‌شوند. چرا؟ زیرا آنها توسط Franz von Holzhausen طراحی شده اند.

تصویر ارائه شده توسط مزدا. [یادداشت سردبیر: فرانتس ماشین‌های بسیار جذابی را طراحی می‌کند.]

اما ظاهر کلی خودرو اگرچه برای خریداران مهم است، اما ظاهری سطحی است. خودروهای مفهومی مزدا و آسمان زحل چندان شباهتی با تسلا ندارند. بنابراین، ما واقعاً نباید روی چیزی اساسی تر از ظاهر تمرکز کنیم.

برای اهداف مطالعه‌ام، به زیربنای تکنولوژیکی که شامل موارد زیر می‌شود، پایبند می‌مانم:

  • ماشین چهار چرخ معمولی که می تواند با سرعت بزرگراه (نه گاری گلف، موتور سیکلت و غیره) حرکت کند.
  • فن آوری و محل قرارگیری باتری (معمولاً لیتیوم یونی، در ماشین کم آویزان، تعداد زیادی سلول).
  • پیشرانه (کاهش دنده تک سرعته در هر محور).
  • تمرکز کلی روی کارایی و برد (حتی اگر خیلی موفق نباشد).

با این حال، به خاطر داشته باشید که با ردیابی این موضوع بیشتر، آنچه DNA ارثی در نظر گرفته می شود می تواند تغییر کند. بسیاری از این عناصر ضروری در گذشته وجود نداشتند. با این حال، ما به عناصر تکنولوژیکی و معماری پایبند خواهیم بود و نه چیزهای سطحی مانند ظاهر، فضای داخلی و غیره.

خودروهای برقی امروزی پس از 2010

اولین خودروی الکتریکی من: یک نیسان لیف SL 2011.

عناصر اصلی معماری که در بالا مورد بحث قرار گرفتم اساساً در تمام خودروهای الکتریکی مدرن یافت می شوند. تولید انبوه واقعی با نیسان لیف آغاز شد و به سختی تسلا مدل S را به بازار رساند. میتسوبیشی i-MiEV چند ماه پیش از LEAF به بازار عبور کرد، اما فروش واقعی و تولید انبوه تا سال بعد اتفاق نیفتاد.

در این مرحله، محدودیت‌های هزینه، دامنه را در مقایسه با امروز تا حدودی محدود نگه داشته است. i-MiEV تنها دارای یک باتری 16 کیلووات ساعتی بود که در صورت رانندگی محافظه کارانه، تنها حدود 50 تا 60 مایل برد داشت. سال های اول LEAF با وجود باتری 24 کیلووات ساعتی، عملکرد بهتری نداشت، زیرا در مقایسه با i-MiEV (که یک ماشین Kei یا مینی است) یک ماشین معمولی تر بود.

با این حال، هر دوی این خودروهای الکتریکی مدرن اولیه به خوبی توسط تسلا مدل S شکست خوردند. مدل S در حالی که قیمت بسیار بالاتری داشت، بسته باتری بسیار بزرگ‌تر و متراکم‌تری داشت که 3 تا 4 برابر برد این خودروهای دیگر را ارائه می‌کرد و بنابراین بسیار قابل استفاده‌تر بود. همچنین طراحی شده بود تا با توجه به خنکی و عملکرد بالای خود، خریداران را به خود جلب کند، در حالی که LEAF و i-MiEV به گونه ای طراحی شده بودند که عجیب به نظر برسند تا خریداران بتوانند مانند دارندگان اولیه پریوس هیبریدی، با اعتبار سبز متمایز شوند.

وجه مشترک این سه خودرو این بود که هدفشان جایگزینی خودروهای معمولی حتی برای رانندگی در شهر بود و کل بازار را هدف قرار می داد. من متوجه هستم که این موضوع در مورد i-MiEV، با اندازه کوچک و ظاهر خنده‌دارش کمی طولانی است، اما این واقعاً یک دیدگاه آمریکایی است.

سایر سازندگان کارهایی که نیسان، میتسوبیشی و تسلا انجام می‌دهند (مخصوصاً تسلا) را دیدند، اما فکر نمی‌کردند خودروهای الکتریکی تهدیدی جدی برای تجارت آینده‌شان باشد. بنابراین، به جای ساخت یک خودروی جدی که در بازار واقعی خودرو به فروش برسد، آنها «خودروهای مطابقت» ساختند. قرار بود این خودروها در تعداد کم به فروش برسند تا اعتبارات نظارتی به دست آورند یا در غیر این صورت به خودروسازان کمک کنند تا قوانین آلایندگی و برقی‌سازی را رعایت کنند، بدون اینکه تلاشی جدی برای فروش در تعداد زیاد باشد. خودروهای انطباق شامل مواردی مانند فورد فوکوس الکتریک، Chevy Spark EV، Fiat 500e و RAV4 EV بودند.

در حالی که این خودروها دارای تعدادی مالک وفادار و مشتاق هستند، اما عموماً پیروان فرقه بیشتری را به دنبال دارند. خودروسازان نمی خواستند خودروها را به طور کلی مطلوب کنند تا خریداران اصلی بخواهند آنها را بخرند. ارقام کم برد، قرارگیری باتری ضعیف (اغلب فضای صندوق عقب را اشغال می کند و مراکز ثقل بالا ایجاد می کند)، و سطح قدرت کم خون معمولاً این مدل ها را آزار می دهد. خودروهای انطباق برخی عناصر را از DNA کلی خودروهای برقی مدرن ربوده اند، اما معمولاً چیزی بزرگ گم شده بود.

خودروهای انطباق دارای سابقه طولانی تری قبل از 2010 هستند، اما اجداد آنها بعداً مورد بحث قرار خواهد گرفت.

اکنون می بینیم که خودروسازان بیشتری تصمیم می گیرند در فروش خودروهای برقی ضربه جدی بزنند و خودروهای مطابق با قوانین در حال ذوب شدن به گذشته هستند. خودروهای جدی مانند Chevy Bolt EV، Volkswagen ID.4، Ford Mustang Mach-E، نسل دوم LEAF و دیگران از فرمول بهتری پیروی می کنند که تسلا مدل S از آن پیروی می کرد. برد بهتر، سرعت شارژ بهتر، پلت‌فرم‌های اختصاصی EV، باتری‌های کم‌مصرف، و تجربه‌های کاربر بهبودیافته که به مواردی مانند ناوبری و شارژ کمک می‌کنند، همگی به یک امر عادی تبدیل شده‌اند.

احتمالاً اکثر خوانندگان می‌دانند چه ماشینی همه اینها را شروع کرد: تسلا رودستر. من وارد آن خواهم شد و در قسمت 2 عمیق تر به کاوش ادامه خواهم داد.

تصویر ویژه: اولین خودروی الکتریکی من، یک نیسان LEAF SL 2011.

 

از اصالت CleanTechnica قدردانی می کنید؟ در نظر گرفتن یک عضو، پشتیبان، تکنسین یا سفیر CleanTechnica - یا یک حامی در Patreon.

 

 


تبلیغات


 


نکته ای برای CleanTechnica دارید ، می خواهید تبلیغ کنید یا می خواهید برای پادکست CleanTech Talk ما مهمان پیشنهاد دهید؟ با ما تماس بگیرید اینجا.

منبع: https://cleantechnica.com/2021/10/20/tracing-the-ancestry-of-todays-electric-vehicles/

تمبر زمان:

بیشتر از CleanTechnica