فرآیند تامین مالی و آنچه سرمایه گذاران می خواهند ببینند را درک کنید

فرآیند تامین مالی و آنچه سرمایه گذاران می خواهند ببینند را درک کنید

گره منبع: 2506396

دیوید اس رزدیوید اس رز

دیوید اس. رز
، موسس و مدیر عامل
، شرکت گاست


5 مار 2024

[در زیر گزیده ای ویرایش شده از کتاب دیوید اس رز است چک لیست راه اندازی: 25 گام برای یک کسب و کار مقیاس پذیر و با رشد بالا.]

برخی از کسب‌وکارهای بسیار کوچک - به‌ویژه آن‌هایی که خدمات حرفه‌ای یا شخصی یک فرد را ارائه می‌دهند، می‌توانند با منابع کمی یا بدون هیچ منابعی به جز زمان و استعداد انسانی راه‌اندازی و رشد کنند. اما بیشتر کسب‌وکارها قبل از شروع به مقداری پول نیاز دارند - برای پرداخت نرم‌افزار، خرید ابزار یا تجهیزات، اجاره فضای اداری، یا پرداخت زمان کار توسط کارمندان یا پیمانکاران خارجی. از آنجایی که بیشتر کارآفرینان مستقلاً ثروتمند نیستند و همانطور که در فصل 13 دیدیم، بانک‌ها به استارت‌آپ‌ها وام نمی‌دهند، اغلب لازم است که با مبادله سود مالکیت در کسب‌وکارتان (معروف به حقوق صاحبان سهام) در ازای پول، سرمایه جمع آوری کنید. افرادی که در آن سوی میز مایل به انجام آن مبادله هستند، سرمایه گذاران هستند و علایق، انگیزه ها و توانایی های آنها طیف بسیار گسترده ای را در بر می گیرد، هم از نظر میزان پولی که می توانند ارائه کنند و هم در مرحله ای که شرکت شما باید در آن باشد. زمانی که سرمایه گذاری می کنند

چقدر می توانم پول جمع کنم و از چه کسی؟

مقدار پولی که می‌توانید از یک سرمایه‌گذار خاص جمع‌آوری کنید، بسته به اینکه در مورد یک دوست خانوادگی، یک سرمایه‌گذار فرشته فردی، یک گروه فرشته سازمان‌یافته یا یک صندوق سرمایه‌گذاری حرفه‌ای صحبت می‌کنید، متفاوت است. برای مقیاس‌پذیری، متوسط ​​سرمایه‌گذاری فردی در یک شرکت خاص توسط فرشتگان تجاری که به طور منظم در مراحل اولیه سرمایه‌گذاری در ایالات متحده سرمایه‌گذاری می‌کنند، تقریباً 25,000 دلار است. در خارج از مراکز بزرگ فناوری، ممکن است افرادی را بیابید که در محدوده 5 تا 10 هزار دلار شرکت می کنند، و مطمئناً افراد با ارزش خالص بالایی وجود دارند که می توانند، و انجام می دهند، بیش از 1 میلیون دلار را در یک بخش در معاملات اولیه سرمایه گذاری کنند.

میانگین مبلغ سرمایه‌گذاری‌شده توسط گروه‌های فرشته سازمان‌یافته این روزها در محدوده 250 تا 750 هزار دلار است، که تقریباً همان محدوده به اصطلاح «فرشتگان فوق‌العاده» یا صندوق‌های تخمی است که به‌درستی به‌عنوان «میکرو VC» توصیف می‌شوند. ”

هنگام راه اندازی شرکت خود برای سرمایه گذاری، راهنمایی لازم را دریافت کنید.

شرکت‌های سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر سنتی عموماً سرمایه‌گذاری‌های سری A خود را در محدوده 3 تا 5 میلیون دلار آغاز کرده‌اند که در دوره‌های بعدی به ده‌ها میلیون دلار می‌رسد. با این حال، با کاهش سریع هزینه‌های راه‌اندازی یک کسب‌وکار، و فشار پایین‌تر از جانب فرشتگان و صندوق‌های اولیه، بسیاری از VC‌ها اکنون در حال سقوط هستند و به‌طور مستقیم یا از طریق صندوق‌های با هدف خاص، سرمایه‌گذاری‌های بسیار کوچک‌تری انجام می‌دهند.

بنابراین، با کنار هم قرار دادن همه آن ها، در محدوده های بسیار، بسیار خشن، چیزی شبیه به این به نظر می رسد:
از 0 تا 25,000 دلار شما احتمالاً پول نقد خود را از جیب خود سرمایه گذاری خواهید کرد، در غیر این صورت هیچ کس دیگر اصلاً برای سرمایه گذاری راحت نخواهد بود. پس از ورود، این پول باقی می ماند، و بخشی از آن چیزی است که دارایی بنیانگذار شما را تشکیل می دهد (همراه با کار و مالکیت معنوی شما).

از 25,000 تا 150,000 دلار احتمالاً دوستان و خانواده خود را جمع آوری می کنید تا اولین پول نقد خارجی را در بالای پول خود قرار دهید. این معمولاً به عنوان یک فروش مستقیم سهام عادی یا در غیر این صورت به عنوان یک اسکناس قابل تبدیل است که به همان اوراق بهادار دور حرفه ای بعدی تبدیل می شود، اما با تخفیف (که در واقع برای همه بهتر است). من بحث خواهم کرد مکانیک این سرمایه گذاری ها در فصل 22.

از 150,000 تا 1.5 میلیون دلار شما در قلمرو فرشته کسب و کار هستید، یا با خوش شانسی به یک فرشته واقعاً ثروتمند و سخاوتمند، یا (به احتمال زیاد) با جمع کردن یک دسته از افراد (هر کدام از 10,000 تا 100,000 دلار) یا یک یا چند گروه فرشته سازمان یافته، یا یک یا چند گروه کوچک -VCs ("فرشتگان فوق العاده") یا صندوق های بذر. آنها یا به شکل یک اسکناس قابل تبدیل (اما با سقف ارزش گذاری)، یا در یک دور سهام ترجیحی قابل تبدیل سری A یا سری A، با استفاده از اسناد مشابهی که توسط صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر بزرگتر استفاده می شود، سرمایه گذاری خواهند کرد.که در فصل 22 به آن خواهیم پرداخت).

از +/- 1.5 میلیون دلار تا حدود 10 میلیون دلار شما به صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر در مراحل اولیه نگاه می‌کنید که از چیزی شبیه اسناد سری A انجمن ملی سرمایه‌گذاری خطرپذیر استفاده می‌کنند. آنها احتمالاً اولین سرمایه گذاری خود را تقریباً نیمی از آنچه را که آماده انجام آن هستند انجام می دهند و اگر طرح خود را با موفقیت اجرا کنید بقیه در یک یا چند دور بعدی انجام می شود.

در نهایت، در شمال، مثلاً 10 تا 20 میلیون دلار، می توانید از یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر مرحله بعدی پول دریافت کنید که مدارک آن مشابه VC های قبلی است. آنها مقادیر بسیار بیشتری پول نقد می گذارند، اما ارزش گذاری شما بسیار بسیار بالاتر خواهد بود، بنابراین ممکن است در نهایت سهام کمتری نسبت به سرمایه گذاران قبلی داشته باشند (که احتمالاً به سرمایه گذاری در هر دور ادامه می دادند تا درصد خود را حفظ کنند. مالکیت).

اگرچه این پیشرفت متعارف است، به خاطر داشته باشید که تعداد شرکت هایی که تمام مسیر را طی می کنند بسیار، بسیار، بسیار کم است. اکثر شرکت‌هایی که در ایالات متحده راه‌اندازی می‌شوند، با اولین مرحله شروع می‌شوند و به پایان می‌رسند: پول خود بنیانگذاران. تعداد شرکت‌هایی که می‌توانند کمک مالی خارجی دریافت کنند، شروع به کاهش می‌کند: درصدها (باز هم بسیار، خشن) این است که 25٪ از استارت‌آپ‌ها پول دوستان و خانواده را دریافت می‌کنند. 2.5٪ پول فرشته را دریافت می کند. 0.25٪ پول VC مرحله اولیه را دریافت می کند. و احتمالاً 0.025٪ به VCهای مرحله بعدی راه پیدا می کند.

فرآیند سرمایه گذاری و دور تامین مالی

سرمایه گذاری در مشاغل با رشد بالا اغلب در قالب یک سری از توصیف می شود دورهای تامین مالی. از نظر فنی، دور تامین مالی به سادگی به معنای پذیرش یک یا چند سرمایه گذاری از یک یا چند سرمایه گذار با شرایط مشابه در یک دوره زمانی معین است. به این ترتیب، این می تواند موارد مختلفی را پوشش دهد، مانند:

– والدینتان به شما پول قرض می دهند تا هزینه هایتان را پوشش دهید، در حالی که محصولتان را کدگذاری می کنید
- 25 سرمایه گذار فرشته انفرادی سرمایه گذاری یک استارتاپ را با اسکناس قابل تبدیل تامین می کنند
- دو گروه فرشته سرمایه گذاری در خرید سهام ترجیحی Series Seed
- یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر که کل مبلغ را به عنوان سرمایه گذاری ترجیحی قابل تبدیل سری A قرار می دهد

در همه موارد، یک شرط اساسی این است که شرکت و سرمایه‌گذار در مورد میزان سرمایه‌گذاری و با چه شرایطی توافق کنند. این موارد در آنچه به عنوان الف شناخته می شود گنجانده شده است برگه ترم. این که شرایط در نهایت چیست و چگونه یک شرکت و سرمایه گذار(ها) به آن برگه اصطلاح می رسند، می تواند بسیار متفاوت باشد.

در دنیای ایده آل، یک کارآفرین یک استارتاپ را راه اندازی می کند، در بازار جذب می شود و مورد توجه قرار می گیرد، یک سرمایه گذار باهوش با شرکت تماس می گیرد و می گوید: «هی، فکر می کنم شما کارهای بزرگی انجام می دهید، من می خواهم یک میلیون سرمایه گذاری کنم. دلار در ازای 10٪ سهام عادی شما،" کارآفرین موافقت می کند، وکلا به سرعت اسناد را تنظیم می کنند، سرمایه گذار یک چک می فرستد و معامله انجام می شود.

اگر بگوییم این یک اتفاق بسیار نادر است، به معنای اغراق آمیز بودن احتمال وقوع آن است.

معمولا چه اتفاقی می افتد؟ ابتدا، یک شرکت شروع به کار می کند و کمی کشش پیدا می کند. (این روزها، تأمین مالی بدون داشتن یک شرکت عامل و محصولی که تقریباً در حال تکمیل است، تقریباً غیرممکن است.) سپس، مؤسس شروع به صحبت با سرمایه‌گذاران زیادی می‌کند که می‌تواند پیدا کند، و در حالت ایده‌آل به آنها معرفی می‌شود. آنها توسط آشنایان متقابل این به عنوان شروع یک دور شناخته می شود.

با خوش شانسی، حداقل یکی از سرمایه گذاران با ارائه برگه ترم، پیشنهاد تامین مالی را ارائه خواهد کرد. اگر آنها تمام مبلغی را که کارآفرین فکر می‌کند به آن نیاز دارد، پیشنهاد کنند، و شرایطی که ارائه می‌دهند قابل قبول باشد (شاید پس از مدتی مذاکره)، آن‌وقت مدارک امضا می‌شود، پول ارسال می‌شود و دور بسته می‌شود.

با این حال، اگر سرمایه‌گذار مایل باشد مقداری، اما نه تمام پول مورد نیاز را بگذارد، و هر دو طرف در مورد برگه مدت توافق کنند، شرکت یک دور با سرمایه‌گذار اصلی در حال انجام است. در آن مرحله، کارآفرین (که در برخی موارد توسط سرمایه‌گذار اصلی کمک می‌شود) به سراغ سرمایه‌گذاران دیگر با عبارت برگه سرنخ می‌رود تا سعی کند دور را پر کند و کل مبلغ را دریافت کند. از سایر سرمایه گذاران دعوت می شود تا با همان شرایط سرمایه گذار اصلی (و بنابراین، به عنوان بخشی از همان دور) پول بگذارند.

در برخی موارد، برگه مدت زمان مشخص می‌کند که دور بسته می‌شود (یعنی، سرمایه‌گذاری‌های جدید را متوقف می‌کند و سرمایه‌گذاران پول خود را انتقال می‌دهند) تا یک تاریخ مشخص، بدون توجه به اینکه سرمایه‌گذاران دیگری به آن ملحق می‌شوند یا خیر. ، این برگه حداقل مبلغی را ارائه می کند که باید قبل از اینکه هر کسی، از جمله سرمایه گذار اصلی، در واقع پول را انتقال دهد، جمع آوری شود. همچنین ممکن است حداکثر مبلغی را در نظر بگیرد که فراتر از آن هیچ سرمایه‌گذار اضافی مجاز به پیوستن نخواهد بود. در هر صورت، از آنجایی که شرایط دور قبلاً توسط شرکت و سرمایه‌گذار اصلی مذاکره و توافق شده است، تصمیم برای همه سرمایه گذاران زیر یک انتخاب بسیار ساده تر است و بر اساس برگه مدت امضا شده (و بنابراین دریافت آن بسیار آسان تر است).

چالش این است که گرفتن آن سرمایه‌گذار اصلی سخت‌ترین کار در دنیای استارت‌آپ است، زیرا به این معنی است که کسی باید اولین قدم را بردارد، شبیه به بیرون آوردن اولین ترشی از یک شیشه ترشی که بسته بندی شده است.

سرمایه گذار اصلی ایده آل احتمالاً ویژگی های زیر را دارد:
- "پول هوشمند"، به این معنی که آنها کسب و کار راه اندازی و حوزه خاص شرکت را می شناسند و می توانند در آینده به جهات مختلف مفید باشند.
- تعهد قوی به شرکت، بنابراین آنها زمان و تلاش خود را هم در حین و هم بعد از دور جمع آوری سرمایه به شرکت اختصاص می دهند.
- مقدار قابل توجهی از پولی که آنها مایلند خودشان سرمایه گذاری کنند (معمولاً حداقل 25 تا 50 درصد افزایش هدف)
- جیب های عمیق (یعنی مقدار زیادی پول نقد برای دورهای بعدی رزرو شده است).
- شبکه ای از سرمایه گذاران دیگر که می توانند شرکت را به آنها معرفی کنند.
- شیمی شخصی خوب با کارآفرین.

با این حال، از آنجایی که به دست آوردن آن سرمایه گذار اصلی بسیار دشوار است، کارآفرینان اغلب چاره ای جز امتحان کردن میانبرها ندارند. یکی از آن‌ها این است که خودشان یک برگه دوره تهیه کنند، ارزش‌گذاری، شرایط و مقدار هدف را تعیین کنند. سپس سعی می‌کنند با ارائه برگه اصطلاحات «خود» به سرمایه‌گذاران بالقوه، به‌سرعت به آسانی «تصمیم بگیر یا رها کن» و به‌طور کامل از مرحله واقعاً سخت عبور کنند، به‌عنوان «سرمایه‌گذار اصلی» خود عمل کنند. تصمیم گیری و رهبری

متأسفانه، این اغلب مشکل‌ساز است، زیرا تقریباً 100 درصد تضمین می‌شود که کارآفرینی که در مورد آن برگه مدت پیشنهادی خود با خودش «مذاکره» می‌کند، به سادگی به همان برگه‌ای نرسد که یک سرمایه‌گذار باهوش و سرسخت می‌تواند داشته باشد. مذاکره کرد. و به این دلیل که (الف) برگه شبه ترم نسبت به واقعی کمتر سرمایه‌پسند خواهد بود، و به دلیل اینکه (ب) هیچ سرمایه‌گذار باهوش، متعهد، با جیب‌های عمیق و شبکه‌ای خوب وجود نخواهد داشت که اعتبار، پشتیبانی و بخش خوبی از بودجه برای دور، انتخاب آسان «آن را بگیر یا بگذار» همیشه به یک «ترک کردن» حتی ساده‌تر تبدیل می‌شود.

سرمایه گذاران به دنبال چه هستند؟

با گذراندن چندین دهه در دو طرف جدول سرمایه‌گذاری استارت‌آپ‌ها، متوجه شدم که بنیان‌گذاران و سرمایه‌گذاران می‌توانند به یک شرکت نگاه کنند و چیزهای بسیار بسیار متفاوتی ببینند. کارآفرین خوش‌بین و خوش‌بین دنیایی از امکان را می‌بیند (با شاید چند دست‌انداز بالقوه در مسیر)، در حالی که سرمایه‌گذار عمل‌گرا و منطقی شرکتی را می‌بیند که ممکن است مهارت‌ها و منابع لازم برای بقا و شکوفایی را داشته باشد یا نداشته باشد (شاید با پتانسیل تبدیل شدن به یک بازی خانگی، اگر همه چیز به خوبی پیش برود).

بنیانگذار باهوشی که به دنبال افزایش سرمایه گذاری برای یک استارتاپ است، عادت دارد به طور مداوم کسب و کار خود را از دیدگاه سرمایه گذار بررسی کند. به این دلیل که هرچه زودتر مطالعه عینی شرکت خود را به عنوان یک امکان سرمایه گذاری شروع کنید، زودتر می توانید برای بهبود چشم اندازهای آن با ایجاد تغییراتی برای افزایش جذابیت آن برای کسانی که سرمایه سرمایه گذاری مورد نیاز خود را دارند، دست به کار شوید.

در اینجا سرمایه گذاران باهوش در استارتاپ شما به دنبال آن هستند:

قدرت تیم مدیریت
کارآفرین یا بنیانگذار کسب و کار کلید موفقیت هر سرمایه گذاری جدید است. این بدان معناست که هر سرمایه‌گذار باهوشی با بررسی و ارزیابی تجربه کسب‌وکار بنیان‌گذار (یعنی سابقه او به عنوان مدیر و رهبر کسب‌وکار-امیدوارم موفق)، تجربه حوزه خود (سابقه او در صنعت خاصی که در آن استارت‌آپ واقع شده است)، و مجموعه مهارت‌های او (دانش و توانایی مشخص او در رابطه با فعالیت‌های خاصی که محور موفقیت استارت‌آپ خواهد بود).

تقریباً به همان اندازه انعطاف پذیری موسس مهم است - نه تنها به تمایل بنیانگذار برای چرخش در مواقع ضروری، بلکه به ویژگی های شخصی که کارآفرین را آسان می کند. یکی از مسائل کلیدی این است که اگر در آینده مشخص شود که این بهترین چیز برای شرکت است، آیا بنیانگذار مایل به کناره گیری از نقش مدیر عامل خواهد بود یا خیر. به‌عنوان یک کارآفرین، حتی قبل از شروع صحبت با سرمایه‌گذاران، باید به سختی درباره این سؤال فکر کنید، زیرا این موضوعی است که اغلب در زندگی یک شرکت در حال رشد مطرح می‌شود.

علاوه بر این، سرمایه گذاران به دقت کامل بودن تیم مدیریت را ارزیابی خواهند کرد. اگر مدیر عامل یک سوپرزن باشد و بتواند همه کارها را در همه زمینه ها انجام دهد، این ممکن است بسیار مهم نباشد، اما در بیشتر موارد سرمایه گذاران آن را بسیار مهم می دانند که یک ایده بسیار خوب از اینکه شرکت در حال حاضر چه مهارت هایی دارد و چه مهارت هایی باید داشته باشد. استخدام کرد.

اندازه فرصت تجاری
این در درجه اول به اندازه بازار برای محصول یا خدمات شرکت، از جمله دامنه بازار کلی صنعت و مقدار خاصی از پولی که مشتریان در حال حاضر هر سال برای محصولات جایگزین برای محصولاتی که شرکت شما ارائه خواهد کرد، خرج می کنند، اشاره دارد. اگر همه مشتریان احتمالی در جهان امروز فقط 20 میلیون دلار یا 30 میلیون دلار برای محصولات یا خدمات مشابه خرج می کنند، برای شما سخت است که ادعا کنید شرکت شما احتمالاً به یک هیولا در جاده دست خواهد یافت. معمولاً، سرمایه‌گذاران هوشمند به دنبال بخش‌هایی از بازار می‌گردند که در آن مردم صدها میلیون – یا، در حالت ایده‌آل، میلیاردها – دلار، با حوزه‌ای فعال از مشتریان بالقوه در حال رشد، خرج می‌کنند.

یکی از روش‌های رایج برای اندازه‌گیری اندازه فرصت‌های تجاری - به‌ویژه در میان سرمایه‌گذاران فرشته - ارزیابی پتانسیل استارت‌آپ برای درآمد در طی پنج سال است. هیچ مشکلی ذاتاً در یک سرمایه گذاری طولانی مدت، مانند ساختن نیروگاه هسته ای وجود ندارد. با این حال، سرمایه‌گذاران فرشته (بر خلاف سرمایه‌گذاری خطرپذیر یا صندوق‌های سهام خصوصی) معمولاً جیب‌های عمیقی ندارند. این بدان معناست که سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌بر در مقیاس بزرگ که یک دهه یا بیشتر طول می‌کشد تا سود حاصل شود، معمولاً برای تأمین مالی فرشته مناسب نیستند. سپس این سوال این است که شرکت شما با چه سرعتی می‌تواند درآمدهای خود را راه‌اندازی و مقیاس‌بندی کند، و احتمالاً چقدر این درآمدها در یک بازه زمانی معقول (مثلاً پنج سال، که هیچ‌کس نمی‌تواند فراتر از آن دوره زمانی پیش‌بینی کند) محقق شود.

علاوه بر این، سرمایه گذاران قدرت رقابتی که کسب و کار شما با آن روبرو خواهد شد را در نظر خواهند گرفت. در اینجا، آنها معمولاً به دنبال پاسخ "گلدیلاک" هستند: نه خیلی زیاد، نه خیلی کم، بلکه فقط به مقدار مناسب. در دنیای ایده‌آل، شرکت شما وارد فضایی می‌شود که در حال حاضر بیش از حد مملو از رقبای ریشه‌دار و با بودجه کافی نیست. از سوی دیگر، اگر واقعاً "هیچ رقیبی" نداشته باشد، این یک علامت هشدار جدی برای یک سرمایه گذار فرشته باهوش خواهد بود. چرا هیچ رقیبی وجود ندارد؟ طبق تعریف، این بدان معناست که در حال حاضر هیچکس فکر نمی کند کاری که شرکت انجام می دهد ارزش پرداخت هزینه را دارد!

محصول یا خدمات
اگر محصول یا خدمات چیزی عمومی است که «همه» آن را می‌خواهند زیرا می‌تواند «همه کاری» را انجام دهد، شرکت شما ممکن است محکوم به شکست باشد. سرمایه گذاران به دنبال تعریفی روشن، متمرکز و متمایز از اینکه نیاز خاصی به آن چیست و دقیقاً بازار چه کسی است، خواهند بود.

در مرحله بعد، سرمایه گذاران می خواهند بدانند که محصول خاص شما چقدر با نیاز بازاری که شناسایی شده است مطابقت دارد - و مهمتر از آن، چرا؟ سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند روی «مسکن‌هایی» که مشکل موجود را حل می‌کنند، به جای «ویتامین‌هایی» که به سادگی بهتر/سریع‌تر/ارزان‌تر هستند، سرمایه‌گذاری کنند.

سرمایه گذار هوشمند همچنین می خواهد در مورد مسیر پذیرش محصول بداند. آیا این راه حلی است که مردم بلافاصله بدانند چیست، چرا برایشان ارزش دارد و چگونه می توانند از آن استفاده کنند؟

در نهایت، سرمایه گذاران علاقه مند به درک موانع ورود هستند. کپی کردن محصول یا خدمات شما چقدر سخت است و چه کسی احتمالاً آن را انجام می دهد؟ مطمئناً، گوگل یا اپل احتمالاً می توانند آن را از بین ببرند، اما آیا محصول شما چیزی است که در آینده نزدیک با رقابت سختی روبرو خواهد شد؟ اگر چنین است، چگونه شرکت شما به عنوان برنده ظاهر می شود؟ هنگام صحبت با سرمایه گذاران، پاسخ های معتبر و قابل قبولی برای این سوالات داشته باشید.

نوع صنعت
اگر صنعتی که شما وارد آن می شوید مبتنی بر فناوری اطلاعات به سرعت در حال پیشرفت و مقرون به صرفه باشد، از نظر سرمایه گذاران یک امتیاز مثبت خواهد بود، زیرا یک سرمایه گذاری کوچک می تواند به چنین شرکتی کمک کند تا مسافت طولانی را طی کند. همینطور یک سرمایه گذاری تجاری به کسب و کار، یا حتی یک استارتاپ با مصرف کننده که بسیار مقیاس پذیر است (یعنی مستعد رشد آسان و سریع است). اما یک کسب و کار سنتی که از قبل پول نقد زیادی می طلبد اما اهرم های زیادی را برای سرمایه گذاران فراهم نمی کند، می تواند از نظر سرمایه گذاران مشکل ساز باشد.

کانال های فروش
چگونه محصول شما واقعاً به دست مشتریان می رسد؟ آیا روش‌های پیشنهادی شما برای فروش، بازاریابی و تبلیغ محصول واقعاً آزمایش و اجرا شده‌اند یا اینکه صرفاً در تئوری وجود دارند؟

مرحله کسب و کار
آیا کسب و کار شما فقط یک ایده است؟ یک ضربه سر و صدا فراری با مشتریان خوشحال، پولی و تکراری؟ یا چیزی این وسط؟ سرمایه‌گذاران مختلف ترجیح می‌دهند در مراحل مختلف سرمایه‌گذاری کنند: سرمایه‌گذار اولیه سرمایه‌گذاری سری B را انجام نمی‌دهد، و همچنین VC مرحله آخر سرمایه‌گذاری اولیه را انجام نمی‌دهد.

کیفیت طرح کسب و کار و ارائه
در حالی که ارتباط بین کیفیت طرح کسب و کار شما و ارائه آن و چشم انداز کسب و کار شما کامل نیست، اما بسیار دقیق تر از آن چیزی است که بیشتر کارآفرینان دوست دارند فکر کنند. اگر یک طرح کسب و کار جامع و تمیز دارید که به روشی منسجم و متقاعدکننده ارائه شده باشد، احتمال موفقیت کسب و کار شما بسیار خوب است. برعکس، یک طرح گیج کننده و کلی که به شیوه ای شلخته و نامطلوب ارائه شده است، کسب و کاری را نشان می دهد که احتمالاً با مشکل مواجه می شود.

بله، ویرجینیا، ممکن است در واقع مقداری پول رایگان وجود داشته باشد.

اگرچه بیشتر استارت آپ ها توسط بنیانگذاران، دوستان و خانواده آنها یا سرمایه گذاران اولیه تأمین مالی می شوند، تصویر کامل بودجه در واقع شامل یک منبع اضافی از سرمایه است که ممکن است برای شما در دسترس باشد.

نزدیک ترین چیز به "پول رایگان" برای یک شرکت زمانی است که دولت به آن پول نقد می دهد و انتظار بازگشت آن را ندارد. دولت‌ها تقریباً در همه سطوح، تقریباً در همه کشورها، به شرکت‌های کوچک با هدف حمایت از توسعه کارآفرینی کمک‌های مالی ارائه می‌کنند.

در ایالات متحده آمریکا تحقیقات نوآوری در مشاغل کوچک (SBIR) این برنامه که در سال 1982 تأسیس شد، مشاغل کوچک داخلی را تشویق می کند تا در تحقیق/تحقیق و توسعه فدرال (R/R&D) شرکت کنند که پتانسیل تجاری سازی را دارد. این تئوری این است که «با گنجاندن کسب‌وکارهای کوچک واجد شرایط در عرصه تحقیق و توسعه کشور، نوآوری با فناوری پیشرفته تحریک می‌شود و ایالات متحده با برآوردن نیازهای تحقیق و توسعه خاص خود روحیه کارآفرینی به دست می‌آورد». هر سال، آژانس‌های فدرال با بودجه تحقیق و توسعه خارجی که بیش از 100 میلیون دلار است، ملزم به تخصیص 2.5 درصد از این بودجه به این کمک‌ها هستند.

تا زمان نگارش این مقاله، 11 آژانس فدرال در این برنامه شرکت می کنند. SBIR کسب و کارهای کوچک را قادر می سازد تا پتانسیل های تکنولوژیکی خود را کشف کنند و انگیزه کسب سود از تجاری سازی آن را فراهم می کند. تا پایان سال 2013، بیش از 140,000 جایزه به مبلغ بیش از 38.44 میلیارد دلار انجام شد و بیش از 2,400 شرکتی که کمک های مالی دریافت کردند، به تامین مالی سرمایه گذاری خطرپذیر پرداختند. اهداف این برنامه چهارگانه است:

- تحریک نوآوری های تکنولوژیکی
- نیازهای تحقیق و توسعه فدرال را برآورده کنید.
- تشویق و مشارکت افراد آسیب دیده از نظر اجتماعی و اقتصادی در نوآوری و کارآفرینی.
- افزایش تجاری سازی بخش خصوصی نوآوری های ناشی از بودجه تحقیق و توسعه فدرال.

برنامه SBIR کمک های مالی را در دو مرحله به شرکت ها صادر می کند. هدف فاز I که کمک های مالی تا سقف 150,000 دلار را ارائه می دهد، تعیین شایستگی فنی، امکان سنجی و پتانسیل تجاری تلاش های R/R&D پیشنهادی و تعیین اینکه شرکت چقدر می تواند به وعده های خود عمل کند، است. کمک‌های بلاعوض فاز دوم تا سقف 1 میلیون دلار برای ادامه تلاش‌های R/R&D در نظر گرفته شده است، و بودجه بر اساس نتایج به‌دست‌آمده در فاز اول و شایستگی علمی و فنی و پتانسیل تجاری پروژه پیشنهادی در فاز دوم است.

دومین برنامه فدرال که به موازات SBIR اجرا می شود، برنامه STTR برای کمک های مالی انتقال فناوری است. این دو برنامه بسیار شبیه به هم هستند، با این تفاوت که پروژه های STTR باید در ارتباط با یک دانشگاه انجام شود، و این برنامه به محقق اصلی اجازه می دهد تا به طور تمام وقت در شرکت کار نکند (که لازمه کمک های مالی SBIR است).

هر آژانس برنامه خود را مدیریت می کند و موضوعات کلی تحقیق و توسعه را در درخواست های خود تعیین می کند. آنها پیشنهادات کسب و کارهای کوچک را می پذیرند (که برای آنها به معنای "زیر 500 نفر" است) و جوایز بر اساس رقابت انجام می شود. آنچه جالب است (و به طور گسترده شناخته شده نیست) این است که نرخ جایزه تقریباً 25 درصد است ... به این معنی که شرکتی با یک پیشنهاد قابل اجرا 10 برابر احتمال دارد که بتواند کمک مالی SBIR را دریافت کند (همانطور که در زیر بحث شده است) ، و 100 برابر بیشتر از سرمایه گذاری خطرپذیر!

هر ایالت و بسیاری از دولت های محلی دارای آژانس های توسعه اقتصادی هستند که به کسب و کارهای جدید و تاسیس شده برای شروع، رشد و موفقیت کمک می کنند. خدمات ارائه شده توسط این آژانس ها معمولاً شامل مشاوره راه اندازی، آموزش و منابع، کمک به محل کسب و کار و انتخاب سایت، جذب کارمند و کمک آموزشی، و کمک مالی است. از جمله وام‌ها، کمک‌های بلاعوض، اوراق قرضه معاف از مالیات، و - در بسیاری از موارد - صندوق‌های اولیه و سرمایه‌گذاری خطرپذیر با بودجه دولتی، این آژانس‌ها پول و تلاش زیادی را صرف کمک به کسب‌وکارهای جدید می‌کنند.

خوب، اکنون که درک گسترده ای از مراحل اولیه سرمایه گذاری و منابع مالی دارید، بیایید ببینیم که چگونه آن سرمایه گذاران گریزان را پیدا کنیم و آنها را در مورد سرمایه گذاری خود هیجان زده کنیم.

هنگام راه اندازی شرکت خود برای سرمایه گذاری، راهنمایی لازم را دریافت کنید.


این مقاله فقط برای مقاصد اطلاعاتی در نظر گرفته شده است و به منزله مشاوره مالیاتی، حسابداری یا حقوقی نیست. شرایط هر کس متفاوته! برای مشاوره با توجه به شرایط منحصر به فرد خود، با یک مشاور مالیاتی، حسابدار یا وکیل مشورت کنید.

تمبر زمان:

بیشتر از هیجان